مقاله ای تحلیلی در دو قسمت درباره وضعیت شان استون،‌فردی که ادعای شیعه بودنش تحت پوشش خبری تمامی رسانه های جهان قرار گرفت

بخش اول آیا شان استون ما را بازی داد ، حکایت بازی دو سر باخت !

مقدمه
به نوشته ظهور۱۲ : در این مبحث سعی داریم به شخصیت جنجالی ماه های اخیر یعنی ” شان استون ” فرزند کارگردان معروف هالیوود ” الیور استون” بپردازیم . بحث ها در مورد ” شان استون ” از آنجا آغاز شد که این فرد اواخر شهریورماه ۱۳۹۰ برای آشنایی با سینما و سینماگران ایرانی به ایران آمد و در جشنواره‌ی فجر در کنفرانس بین‌المللی «هالیوودیسم و سینما» حضور یافت. اما شان استون زمانی به یک شخصصیت جنجالی در رسانه ها تبدیل شد که گفته شد این فرد که پدر یهودی و مادر مسیحی دارد ، به دین اسلام و مذهب تشیع گرویده است و حتی نام خود را از ” شان استون” به ” شان علی استون ” تغییر داده است. عکس ها و فیلم های که در آن شان استون شهادتین بر زبان جاری می کند و برای ادای نماز وضو می گیرد ، همه ی این شواهد این خبر را تایید می کردند . از این روی رسانه های داخلی خصوصاً رسانه ملی سنگ تمام گذاشتند و این اتفاق خوب و مبارک را به نحوی بسیار خوبی پوشش دادند .

این جنجال خبری به گونه ای بود که حتی رسانه های غربی در برابر این خبر واکنش بسیار منفی نشان دادند ، همانطور که از رسانه ها صهیونیستی انتظار می رفت . اما به یکباره در یک خبر کاملاً گنگی که از برنامه صرفاً جهت اطلاع خبر ۲۰:۳۰ پخش شد ، اعلام شد که ” شان استون ” نه تنها مسلمان نشده است حتی اسم خود را نیز از نام “شان” به “علی” تغییر نداده است ، بلکه دین اسلام را مانند دیگر ادیان به رسمیت شناخته است [!]

البته این نتیجه گیری به خاطر مصاحبه شان استون با دو خبرگذاری مهم امریکا بود که در آن گفتگوها موضوع اسلام آوردنش را به طور غیر مستقیم ، البته به شکل کاملاً مشخصی رد کرده بود . هرچند بعد از مدتی نامه ای که در فضای مجازی پخش شد که گفته می شد منتسب به شان استون است و در آنجا بر مسلمان بودن خود تاکید داشت . در این مقاله به این موضوع خواهیم پرداخت که چرا شان استون این جنجال را به پا کرد ؟ آیا از این کار هدفی داشته است ؟ آیا پشت پرده دست هایی در کار بوده ؟ آیا این یک بازی طراحی شده توسط دشمن بوده یا خیر ؟ در این مورد نکات بسیار ریز و مهمی وجود دارد که می تواند ما را در تحلیل این واقعه کمک کند . ابتدا لازم است نظر خود را در این مورد بیان نمایم ، به نظر بنده جنجال شان استون یک بازی دو سر برد بود که توسط صهیونیست ها طراحی و اجرا شد که در ادامه به آن می پردازیم . بررسی جنجالی که رخ داد :

برداشت اول
شان استون وارد ایران می شود و اعلام می کند که مسلمان و شیعه شده است و بواسطه این خبر ، موج خبری بسیار بزرگی را در رسانه های جهان به راه می اندازد که مسلمانان از شنیدن این خبر خشنود و واکنش مثبت نشان می دهند و دشمنان نیز آن طور که انتظار می رفت عصبانی می شوند . هرچند که دشمنان واکنش بسیار منفی در این زمینه از خود بروز می دهند ولی نکته بسیار عجیب آنجا است که می بینیم در برابر این اتفاق ، رسانه های غربی که در این مواقع سیاست بایکوت خبری در پیش می گیرند ، این بار واکنش و پوشش بسیار گسترده ای به این خبر می دهند ! در صورتی که این کار به هیچ وجه با منطق و استراتژی دشمن علیه ما جور در نمی آید ، چون واکنش رسانه های غربی در این باره همیشه به یک گونه بوده اما گویا این بار اوضاع جور دیگری شده است . رسانه های صهیونیستی بشدت علیه شان استون موضع می گیرند و او را می کوبند ، نکته بسیار مهم دیگر آن است که به طور مداوم در خبرگزاری ها از شیعه شدن “شان استون ” و تغییر نامش به نام مبارک “علی(علیه السلام)” خبر می دهند . اگر در این مورد استراتژی های صهوینیست ها را در قبال اسلام بدانیم آنجاست که متوجه خواهیم شد که صهیونیست ها تنها سدی که در وضعیت فعلی در مقابل خود می بینند را فقط شیعه اعلام می کنند ( لطفاً به نظرات استراتژیست های صهیونیست در مورد شیعه مراجعه کنید مانند فرانسیس فوکویاما و... )

علت آنکه صهوینیست ها و دشمنان تنها شیعه را دربرابر خود می بینند آن است که دشمنان متاسفانه اسلام غیر شیعه را با نفوذ وهابیت و سران دست نشانده عرب دچار تغییر کرده اند تا با این کار اسلام و مسلمانان را تحت کنترل خود داشته باشند . از این روی فقط شیعه است که بواسطه تبعیت از سخنان ائمه ( علیهم السلام ) و پیروی از ولایت فقیه دچار استحاله نشده است . اما چرا در رسانه های صهیونیست و دشمن بر شیعه شدن ” شان استون ” و نکته مهم دیگر تغییر نامش به نام ” علی(علیه السلام) ” انقدر تاکید می شود ؟ آیا قرار است در آینده استفاده ای از این کار بکنند ؟

برداشت دوم
شان استون وارد امریکا می شود و با جنجال رسانه ای که ایجاد شده است ، بلاجبار برای پاسخگویی وارد رسانه هایی که حسابی هیاهویی به پا کرده اند می شود . در مصاحبه هایی که با شبکه های سی ان ان و فاکس انجام می دهد ، تغییر دین و مسلمان شدن خود را کاملاً رد می کند . او ابتدا در مصاحبه ای با شبکه خبری فاکس می کند مسلمان شدن خود را رد می کند و می گوید : تغییر مذهب واژه جالبی‌ نیست چون من معتقد نیستم شما می‌‌توانید از یک خدا روی گردانید. از یک خدا به همان خدا . و در ادامه استون مصاحبه‌ای با سی‌ ان ان انجام داد که در آن از عبارت “پذیرش محمد (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم)” به جای “تغییر مذهب” سخن گفته بود. او در این مصاحبه گفته بود: من احساس نمی‌‌کنم که مسلمان بودنم بیشتر از مسیحی‌ بودن و یا یهودی بودنم است… من با این حرف مهاتما گاندی موافقم که گفت: “من یک هندو، یهودی، مسیحی‌، مسلمان و بودایی هستم”. ( یعنی همان پلورالیسم دینی و تکثرگرایی شیطانی غرب ، یعنی هر مذهب یا هر مکتبی که می خواهی داشته باش ولو آن مکتب ساخته دست انسان باشد ، سرانجام رستگاری می شوی …!

کات در همین نقطه همه چیز در غرب در مورد شان استون پایان می یابد با فهماندن این نکته به مخاطبانشان که شان استون مسلمان نشده است بلکه همان اعتقاد پلورالیسم غربی دارد ! ماجرای شان استون در اینجا در بین رسانه های غربی صهیونیستی پایان می یابد . بازی دوسر برد دشمن و دوسر باخت ما پایان می یابد . البته این فیلمی که برای رسانه های غرب و مردمش تمام شده برای ما هنوز قرار است ادامه داشته باشد ! و هنوز برنامه دشمن ادامه دارد ، دوباره خبر می رسد که شان استون در نامه ای که به خبر ۲۰:۳۰ ارسال می کند ، اعلام می دارد که هنوز یک مسلمان و شیعه است . نامه ای که دیگر هیچ ارزشی ندارد ، زیرا آنجا که باید از حقانیت اسلام دفاع می کرد این کار را نکرد ، اما این سوال مطرح می شود که این بازی رسانه ای چه تبعاتی در پی داشت ؟ و چه اهدافی پشت آن بود ؟

آیا واقعاً دست آورد ما از ورود او به ایران باید این می بود که این فرد اسلام را برسمیت بشناسد یا نه !
عمق فاجعه آنجایی آشکار شد که بعد از بازتاب گسترده مسلمان شدن شان استون در رسانه های داخلی به خصوص رسانه ملی ؛ خبر ۲۰:۳۰ در یک خود زنی کاملاً آشکار ، اعلام کرد که ما اشتباه کردیم ، شان استون نه مسلمان شده و نه نامش را تغییر داده است . این همان بازی دوسر باخت بود که دشمن برای ما طرح ریزی کرده بود ! این خبر حکایت از یک بازی دو سر برد دشمن می داد که رسانه ملی از ترس ضربه دشمن که معلوم نبود چه می بود مجبور به خودزنی کرد . اما چرا خود زنی ؟ ، چون که ما اگر خودزنی نمی کردیم و این خبر را اعلام نمی کردیم ، ضربه دشمن به طور قطع بدتر بود . مهمترین هدف پشت این برنامه ضربه به اسلام و تشیع و به بازی گرفتن مردم مسلمان دنیا خصوصاً ایران بود . در این برنامه اعتقادات و باورهای مردم را هدف گرفته بود اما نه مردم ایران بلکه اعتقادات صدها هزار انسانی که در جای جای دنیا بدنبال دین و آیین حق هستند . آنچه ماحصل این بازی بود ، آن بود که در باور بسیاری از مردم دنیا این باور ایجاد شد که شان استون اسلام را در آن حد ندید که دینش باشد [!] بلکه این دین را مانند یهودیت دین پدرش و مسیحیت دین مادرش برسمیت شناخته است . یعنی افرادی که به دنبال حقیقت می روید ؛ من شان استون فرزند الیور استون یهودی زاده اسلام را امتحان کردم اما چیزی در آن ندیدم که اسلام را دین خود کنم ، پس شمایی که بدنبال راه حقیقت و دین نجات بخش هستید ، اگر راه من را بروید همان می شود که رفتم حقیقت چندانی در پس اسلام نیست . آنجاست که متوجه می شویم که چرا رسانه های صهیونیستی غربی ، پوشش فوق العاده زیاد و عجیبی به این موضوع دادند که بعد از رد مسلمان شدن شان استون توسط خودش و ارایه تفکر پلورالیستی ( تکثرگرایی دینی با مدل غربی) دوباره همه چیز بایکوت رسانه ای می شود . آنجاست که به یک باره می بینیم این خود بازی دیگری از برنامه های اسلام ستیزی غرب است در منحرف کردن انسان های حق جوی که به دنبال حقیقت هستند ، انسان هایی که که وقتی در تحقیقات خود به اسلام می رسند ، با تمام وجود احساس می کنند که دین حق را پیدا کرده اند و گمشده ای که سال ها در پی آن بوده اند را یافته اند . به همین خاطر دشمن این برنامه ها را برای انحراف مردم دنیا طرح ریزی کرده است . نکته بسیار مهم و ریز دیگر آن است که در این رابطه قربانی اصلی ، مذهب حقه شیعه می باشد . همان مذهبی که نگذاشته است صهوینیست ها و دشمنان خواب راحتی داشته باشند . این سوال در افکار عمومی خصوصاً در بین مسلمانان پیش می آید که چرا شیعه نتوانست او را مسلمان کند و آنجاست که به شیعه و مرکز شیعه جهان یعنی ایران ضربه وارد می شود و به طور قطع نامه شان استون که با برنامه فرستاده شده است را به حساب خود ما می گذارند . البته این نامه از پروژه ای شیطانی دیگری خبر می دهد که در ادامه به حول و قوه الهی به آن خواهیم پرداخت و آنها را رسوا خواهیم نمود . نکته بسیار جالب آنجاست که حتی ویکی پدیایی که شکی بر صهیونیست بودن آن نیست این ماجرا را با تمام جزییات حتی نامه آخر شان استون به ایران که دوباره بر مسلمان بودنش تاکید دارد ، پوشش می دهد ! البته فقط به زبان فارسی [!]

ویکی پدیایی که مشی ضد اسلامی و ضد شیعی او کاملاً روشن و آشکار است . حالا چرا دایه عزیز تر از مادر شده است ؟! این مطلب را افرادی بیشتر متوجه می شوند که ویکی پدیا را تحلیلی بررسی کرده اند و دیده اند مطلبی قرار داده نمی شود مگر آنکه با خط مشی صهیونیستی آنها و برنامه هایشان یکی باشد وگرنه به سرعت حذف خواهد شد .

بخش دوم شان استون نماد جدید ضد فراماسونری غرب ، پروژه ای جدید برای ما بعد از رسوایی عبدالله هاشم

در این قسمت به چرایی مسلمان و شیعه شدن شان استون و پروژه جدید و پیچیده دشمن اشاره خواهیم کرد .اما خوب است که به مصاحبه های او با رسانه ها که مرتبط با بحث جنجالییش است توجه ای کنیم تا بیشتر با تفکرات او آشنا شویم. نکته بسیار مهم که در این مصاحبه ها کاملاً آشکار است ، آشنایی بسیار زیاد و عجیب شان استون با ایران و دین اسلام است که واقعاً جای تامل دارد ، گویا سالیان سال است در این دو حوزه مطالعه [!]داشته است.

برنامه ی ” اورایلی فاکتور” فاکس نیوز ، گفتگویی با شان علی استون در خصوص سفرش به ایران

شان استون : به احمدی نژاد گفتم بس کنید این ماجرای مزخرف “مرگ بر امریکا” را
شان استون : من کاملا موافقم، کاملا. باید بگویم که اصلا نمی شود هولوکاست را انکار کرد.

اورایلی فاکتور : ایا مشکلی با اینکه ایران سلاح هسته ای داشته باشد داری.؟

شان استون: خیر، من مشکلی ندارم. به خاطر اینکه ایران یک جمهوری است. و در انجا احزاب وجود دارد. بسیار شبیه به کشورما. از نظر اقتصادی، اشوب و نارامی زیادی در ایران وجود دارد. من فکر می کنم که انجا هم می تواند در هفته اینده ، چند ماه دیگر یا سال اینده جنبش “اشغال تهران” به وجود بیاید. این هم به خاطر ان است که ایران کشور داینامیک و پویایی است.

شان استون در توهینی آشکار به رییس جمهور ایران سعی در تبرئه کردن خود از اتهام هم پیمان شدن با ایران را در بین مخاطبین امریکایی دارد و در ادامه بر واقعی بودن هولوکاست تاکید می کند و آن را یک اصل اساسی و تغییر ناپذیر عنوان می کند . تایید هولوکاست توسط او این نتیجه را در بر دارد که هولوکاست را فردی ( شان استون) قبول دارد که در مورد اسلام تحقیق کرده و مسلمان و شیعه شده است و مدتی با ایران در ارتباط بوده است کشوری که هولوکاست را یک افسانه خوانده است ! و در ادامه با زیرکی خاصی ، تلویحاً بر این مطلب صحه گذاشته می شود که ایران به دنبال سلاح هسته ای است و تایید و تزریق این تفکر به بینندگان ، آن هم به روش غیرمستقیم که ایران به دنبال سلاح هسته ای است که این کار بوسیله فردی که ایرانی ها او را خیلی تحویل گرفته اند [!] صورت می گیرد . بحث دیگر در این گفتگو بحث تغییر در نظام حکومتی ایران است و شان استون با یک دید تحلیلی ! و پیوند زدن عجیب جنبش وال استریت امریکا به نظریه شورش مجدد در ایران نظرش را در این مورد این گونه بیان می کند که امکان شورشی مانند وال استریت در ایران هست و به این صورت کدهایی را به افراد خاص می دهد، اصلاً بعید نیست او هم بدنبال تفکرات موسساتی آمریکایی آلبرت انیشتین و امریکن اینترپرایز که طراح انقلاب مخملی هستن به ایران آمده باشد و بخواهد همان تفکرات افرادی مثل تاجبخش و جهانبگلو را اجرا کند و به تحقیق و تحقق این خواسته بپردازد ، آن هم در آزادی کامل البته در کنار ناز و نوازش کردن های رسانه های ایران !

… در ادامه مصاحبه سایت باراک اوباما دات آی آر با شان استون پیش از اسلام آوردن وی و در جریان کنفرانس هالیوودیسم است که نکات بسیار مهم و قابل تاملی در خود دارد … !

شان! به عنوان یک کارگردان آمریکایی برای ما از تاثیر هالیوود بر روی بنیان خانواده‌ بگویید :

سوال خوبیست. فکر کنم این سوال بیشتر به والت دیزنی و تاثیر آن مربوط بشود. به نظر من، کمپانی والت دیزنی مجری بخشی از سیاست‌های گروهی است که آمریکایی‌ها به آن “ایلومناتی” می‌گویند و در ایران به “فراماسونری” معروف است. والت دیزنی، از همه چیز سمبل‌سازی می‌کند. یعنی از پیغام‌های پنهان زیادی در فیلم‌ها و کارتون‌هایش استفاده می‌کند تا اهداف این گروه را برآورده کند...شاید برای بعضی‌ها عجیب باشد اما مثلاً در کارتون دامبو که در آن نماد اهرام همواره جلوی چشم مخاطب است، بر بزرگترین نماد ایلومناتی یعنی چشمی که در یک هرم است، تاکید می‌شود؛ چشمی که همه را زیر نظر دارد. کسانی که خودشان جزو این گروه هستند حواسشان هست و خوب تشخیص می‌دهند اما مردم عادی نه؛ به این نکات توجهی ندارند و این نمادها، تنها در ضمیر ناخودآگاه آن‌ها، به عنوان نمادهایی مطلوب ذخیره‌سازی می‌شود.

دیزنی دنیا را طوری به شما نشان می‌دهد که مردها و زن‌ها در آرزوها غرق هستند، زن‌های خوب همه پرنسس هستند و مردهای خوب پادشاه؛ زن‌ها منتظرند پادشاهان روزی بیاید و آنها را با خود به سرزمین رویاهایشان ببرند. با این کارها بچه‌ها را از دنیای واقعی دور می‌کنند و آن‌ها را شستشوی مغزی می‌دهند و اینطور تلقین می‌کنند که تو اگر یک دختر هستی، بهترین وضعیت برای تو این است که یک پسر بیاید تو را ببوسد و با خود ببرد!

در بعد سیاسی نیز این مسئله مصداق دارد. مثلاً در داستان “ویزارد– واز” که یک تئاتر صحنه‌ای معروف در آمریکاست، همین قضیه صادق است. براساس این تئاتر، یک کارتون هم تولید شده که نقش منفی داستان یک جادوگر است. اگر از خیلی‌ها بپرسید که نماد ویزارد در جهان واقعی کیست می‌گویند بن لادن است. مخاطب امروزی وقتی بن لادن را می‌بیند یاد آن جادوگر ویزارد می‌افتد و خیلی جالب است که وقتی اعلام کردند که بن لادن کشته شده است، ۳۰ آوریل بود که این، روز خاصی برای یهود است. در این داستان ویزارد هم، بعد از مرگ جادوگر، پادشاه ازدواج می‌کند و شما می‌بینید دقیقاً روز بعد مرگ بن لادن، پرنس ویلیام انگلیس چنان جشن ازدواج باشکوهی را برگزار می‌کند.
همه صنعت هالیوود دارای پیغام پنهان است و مثلاً همین اتفاق ۱۱ سپتامبر نیز با نمادهای ایلومناتی ارتباطات زیادی دارد. در حقیقت دو رقم ۱ موجود در ۱۱، ستون‌های کابالیسم هستند. همینطور ساختمان پنتاگون که همان نشانه پنج‌ضلعی و نماد را شیطان را دارد. اگر از من بپرسید که این همه تلاش دولت آمریکا برای استفاده از نمادها در شئون مختلف زندگی مردم چیست می‌گویم که هالیوود از نمادگرایی برای شرطی کردن مخاطبانش استفاده می‌کند تا بعداً با استفاده از همین سیستم کدگذاری و نمادگرایی، به خیال خود بتواند از مخاطب استفاده خاص خودش را ببرد.

در ادامه برای آنکه بتوانیم از این موضوع تحلیل خوبی داشته باشیم باید بیشتر با این فرد آشنا شویم . شان استون فردی است که بیشتر بواسطه پدرش ” الیور استون ” فیلمسازمشهور هالیوود شناخته می شود ، پدری یهودی که گفته می شود غالباً یک فیلمساز سیاسی است . علت معروفیت اولیور استون هم موضوع فیلمسازی متفاوت او بوده است که غالباً در هالیوود از سیاست جنگ طلبانه کشورش انتقاد کرده و از دیگر ویژگی های او زبان رک و تند او است که پدر” شان استون” را به شخصیت خاصی بدل ساخته است . غالباً اولیور استون را یک نماد ضد هالیوود و ضد نظام سرمایه داری می دانند . پس پدر به نوعی نماد ضد نظام سلطه شناخته می شود و در کنار این شخصیت جنجالی ، پسر نیز شخصیت جنجالی خاص خود را دارد . شان استون فردی که است که دارای اطلاعات بسیار قابل توجه و قابل تاملی در مورد انجمن های مخفی است ، انجمن های مخفی که به قول او ایلومناتی است و به گفته خود شان استون : (( در ایران نام فراماسونری بر آن نهاده شده است .)) از ویژگی های دیگر “شان استون” شرکت او در مراسم و آیین های راز آلود شیطان پرستی است که توسط ایلومناتی یا همان فراماسونری اجرا شده است و به گفته او در مصاحبه ای که او با ” الکس جونز ” داشته است از حضور خود در این مراسم های شیطانی پرده برداشته است . البته هدف خود را از حضور در این مراسم شیطان پرستی ، رسوایی آنها اعلام می کند ! نکته بسیار مهم دیگری آشکار می شود ، شواهد و اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که شان استون بزودی تبدیل به نماد جدید ضد فراماسونری در غرب خواهد شد [!]

این سخنان شان استون بسیار جای تامل و حرف های بسیاری در خود دارد . دوستانی که در عرصه دشمن شناسی تحقیق و کار کرده اند حتماً متوجه کد دادن های شان استون آن هم به صورت بسیار ماهرانه شده اند . این صحبت ها به طور قطع ، صحبت های فردی است که سال ها در زمینه فراماسونری کار کرده است !

آنچه در گفته های او در مورد ایلومناتی یا فراماسونری مشخص است ، ظاهراً شان استون دارد از روی فیلم مستند ظهور ( آریوال) که توسط تیم عبدالله هاشم ساخته شد ، این کدهای بسیار جالب و قابل تامل را می دهد . وقتی به مستند اریوال مراجعه می کنیم ، متوجه می شویم که یکی از تاثیر گذارترین بخش های مستند ظهور ( البته تاثیری بشدت منفی بر مخاطب که ترس و دلهره از فراماسونری را در او ایجاد می کند ) همان “دامبو فیل پرنده ” و “علاالدین و غول چراغ جادو و پرنسس ها اغوا گر” است که بارها توسط محقق ارزشمند عرصه دشمن شناسی “علی اکبر رائفی پور ” به طور صحیح گفته شده است برعکس انچه در اریوال بود و شان استون به صورت کاملاً اتفاقی ! همان قسمت “دامبو فیل پرنده ” و قسمت ” علاالدین و پرنسس ها و زنان زیبا که توسط غول آبی به نمایش در آمده ” را یادآور می شد.( استفاده هوشمندانه از کدهای خاص که نشان دهنده تبحر او در این زمینه است و از مباحث مطرح شده در مورد فراماسونری در ایران کاملاً اطلاع دارد )[!] یکی از هولناک ترین و وحشتزا ترین بخش مستند آریوال در مورد فراماسونری همین بخش است . که البته این قسمت از مستند اریوال و قسمت های اینچنینی که ترس از فراماسونری را ایجاد می کند صد درصد مورد انتقاد قرار دارد و قطعاً اشتباه است .

نکته بسیار مهم که در این بین باید مورد توجه قرار بگیرد آن است که وقتی در مورد انجمن های مخفی بررسی و تحقیق می کنیم می بینیم که هرجا این انجمن های شیطانی کسی را در برابر خود دیده اند که آنها را رسوا می کند ، به راحتی فرد مقابل را از صحنه حذف کرده اند ، حتی افرادی که ابزار قدرت در اختیارشان بوده است و از بالاترین جایگاه اجتماعی برخوردار بوده اند برای نمونه ادواردو آنیلی تنها وارث خاندان آنیلی ها با ثروت نجومییش که تازه مسلمان شده بود و وضعیتش از نظر اسلام آوردن و شیعه شدن مشابه با شان استون بود . با این تفاوت که ابزار قدرت و جایگاه اجتماعی بسیار بسیارقوی تر در اختیار داشت اما به راحتی کنار زده و شهید شد . نمونه دیگر پرنسس دایانا بود که بالاترین جایگاه و قدرت اجتماعی داشت اما چون در برابر انجمن های مخفی ایستاد و زمزمه های مسلمان شدنش مطرح شد به راحتی حذف شد . حتی صهیونیست ها رییس جمهور آمریکا را مانند جان اف کندی را که در اظهار جنجالیش گفته بود که « نگذارید به شما نظم نوین جهانی بدهند » براحتی حذف و ترور شد و حتی بالاتر از آن اسحاق رابین ، پنجمین نخست وزیر فراماسون رژیم صهوینیستی به دلیل تخلف از بعضی آرمان های صهیونیستی و ماسونی , به دست یک صهیونیست افراطی کابالیست کشته شد. این افراد به خودی ها هم رحم نکردند …

اما در این بین شاهد آن هستیم که فردی مثل الیور استون ( پدر شان استون) که به نماد ضد هالیوود و ضد سیاست آمریکا معروف است ، براحتی هر کاری می خواهد می کند ، بر علیه رییس جمهورهای آمریکا براحتی فیلم می سازد ، برعلیه جرج بوش و نیکسون فیلم می سازد و درباره جان اف کندی که ترور شد فیلم جنجالی می سازد و از آن طرف بر علیه نظام سلطه و نظام سرمایه داری که همان همنژادهای یهودی صهیونیستی او هستند با دو فیلم وال استریت بر علیه شان کار می کند و حتی با هوگو چاوز و فیدل کارسترو ارتباط دوستانه ای دارد . اما هیچ اتفاقی برایش نمی افتد آنجاست که مشخص می شود پشت پرده خبرهایی است که این فرد یهودی هنوز هم با فیلم هایش خبرساز می شود بدون آنکه مشکلی برایش پیش آید . قطعاً با وجود این فرد می خواهند این مطلب را به مخاطبین برسانند یعنی آنکه در هالیوود و امریکا آنقدر محیط باز است که فردی مثل او هر کار می خواهد می تواند بکند ! این یعنی تطهیر هالیوود توسط این فرد یهودی . شان استون در سفرش به ایران درباره ی هالیوود می گوید :« اما باید گفت نمی‌توان بدون کمک و حمایت استودیوهای هالیوودی فیلم ساخت. چون توزیع و نمایش آن به مشکل خواهد خورد. » حال این سوال را باید از او و پدرش مجدداً پرسید که چطور الیور استون فعالیت می کند آن هم براحتی ! و موضوع آنجا جالب تر می شود که فرزند او نیز جنجالی می شود و بر علیه فراماسونرها و انجمن های مخفی و مراسم شیطان پرستی آنها صحبت می کند که به گفته خود شان استون حتی در آن مراسم نیز شرکت داشته است و از برملا کردن اسراری در آینده سخن می گوید. [!]

پایان قسمت اول – منبع : ظهور۱۲